ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
این کیست این این کیست این شیرین و زیبا آمده
سرمست و نعلین در بغل در خانه ما آمده
خانه در او حیران شده اندیشه سرگردان شده
صد عقل و جان اندر پیشبی دست و بی پا آمده
ای دلنواز و دلبری کاندرنگنجی در بری
ای چشم ما از گوهرت افزون ز دریا آمده
چرخ و زمین آیینه ای وز عکس ماه روی تو
آن آینه زنده شده و اندر تماشا آمده
خاموش کن خاموش کن از راه دیگر جوش کن
ای دود آتش های تو سودای سرها آمده
چندی پیش میخواسم این مطلبو بذارم نشد!
خـوب کـردی کـه رُخ از آینـه پنهـان کـردی
هر پریشان نظری لایق ِ دیدار ِ تــو نیست...
این عکس هم بد نبود
مولوی
خویش فربه مینماییم از پی قربان عید
کان قصاب عاشقان بس خوب و زیبا میکشد
و باز هم مولانا میگه:
پ.ن:بیا تا عاشقی از سر بگیریم/ جهان خاک را در زر بگیریم/بیا تا نوبهار عشق باشیم/نسیم از مشک و از عنبر بگیریم(مولانا)
امیدوارم این عید قربان عید قربانی نفس باشد برایمان.انشالله.التماس دعا